۹ – ۱ اصل شماره یک
اعتقاد به ناکارآمدی نظام آموزشی کشور و اهتمام به جایگزینی نظام تعلیمی دیگر در مرکز پاک
رویکرد – راهکار:
- با توجه به تعریف علم که ذکر آن رفت، مرکز پاک در بحث ساختار آموزشی نیز موضعی شبیه به علم و تحول علمی دارد؛ بدین معنا که بنای مقابله با ساختار آموزشی کشور را نداشته و علیرغم تمام انتقادات مطرحشده، با برحذر بودن از آسیبهای آن در ساختار فعلی فعالیت میکنیم. اما در باب ساختار مطلوب آموزشی و خروجیِ آن میتوان گفت که جهت و غایت علم در مرکز پاک تعریف شده و مربیان و دستاندرکاران به آن واقف هستند. از طرفی متربیان نیز هرچه در این روند آموزشی پیش میروند، همسو با این جریان رشد یافته و میبایست به جایی برسند که متعبد جریان رسمی علم و علمآموزی در کشور نباشند و کسب علم را به چشم یک تکلیف الهی ببینند و نه یک واجب اقتصادی یا اجتماعی.
- متربیان ناظر به چشم انداز غایی و کلانِ مرکز، با توجه به وظیفهی اجتماعیِ خود و تحلیلی که از نیازهای اساسی کشور و شرایط جامعهی اسلامی دارند، مسیر فعالیت علمی خود را مشخص میکنند و مولفههایی مانند علاقه و سلیقهی شخصی در خدمت این نگاه قرار میگیرد.
- دانشآموزان در نظام مطلوب تعلیمی، در ادامهی رشد عقلی و شخصیتیِ خود (سنین ابتدای دوره ی اول متوسطه) میبایست با همت و ارادهی جدی و طبق برنامهریزی دقیق، پیگیر علمآموزیِ خود باشند و خود را پاسخگوی نظام تعلیمی بدانند و به صورت اختیاری و آگاهانه، حوزهها و مطالب مشخصشده توسط مرکز در مسیر علمآموزی را فرا گیرند. لذا خروجی مدرسهی اسلامی مطلوب، کسانی هستند که به نفس علم و معرفت علاقه داشته و آن را در نقشآفرینی خود در نظام اسلامی به خدمت میگیرند و پرورش افرادی که دلبسته و متعبد جریان جهانی علم و تکنولوژی بوده و قدمی از این تکرار و تسلیم فراتر نمیگذارند، به هیچ وجه مد نظر نیست.
- نظر به فهم و تفسیر فوق از یک نظام تعلیمی متعالی، پر واضح است که مشهوراتی چون کنکور، آزمونهای ورودی تیزهوشان و مدارس خاص، کلاسها و کتابهای تست و کمکآموزشی و در مقاطع پایینتر تکالیف انبوه و ملالتآور، و بحثهای پیرامون آنها که در جامعه به عنوان ارزشهای آموزشی از دانشآموز و مدرسه و نظام آموزشی انتظار میرود و مطالبه میشود، رنگ میبازد.