۵- اصول مرکز

گزارههای مندرج در این بخش، اصول یا همان بایدها و نبایدهای اساسی است که لازم است تمام اجزاء و مؤلفههای مرکز هماهنگ با آنها بوده و همگان ملتزم و پایبند به آنها باشند.

  1. نگاه توحیدی در هر امر تربیتی (هدفگذاری، طرح و برنامه و فعالیت) و تلاش برای استقرار شعار:

    (نه من، نه تو، فقط او)

  2. نقش الگوئی روایت:

    ( مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فلیَبدأ بتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهِ ، و لیَکُن تأدیبُهُ بسِیرَتِهِ قَبلَ تأدیبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم)، (هر که خود را در مقام پیشوایى مردم قرار دهد باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید و کسى که آموزگار و مربّى خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن که آموزگار و مربى دیگران است.)

  3. نقش الگویی بیت:

    (روح پدرم شاد که میگفت به استاد فرزمند مرا هیچ میاموز بجز عشق) در امر تربیت و تعلیم متربیان.

  4. تلاش برای برخورداری از مبادی و سرچشمهی رفتارهای انسان در مسیر تربیت در برابربهرهمندی از عوارض رفتارها.
  5. تأکید بر نقش معلم(مربی) به عنوان مؤثرترین عنصر در تحقق مأموریت پرورش انسان کارآمد تا با استقلال نسبی برگرفته از تصمیم آگاهانه و آزادانه در دائره مداری فعالیتها و میدان واقعی کار وظیفهی خود را در هر لحظه به درستی تشخیص دهد.
  6. تأکید بر این باور که مربیِ حقیقی انسانها، خداست و او تمام مؤلفههای هدایت را در وجود انسان به ودیعه گذاشته است و مربی تنها نقش (زمینه ساز، هدایت کنندهی استعدادهای متنوع فطری و پاسخگویی به نیازها، علائق و رغبت متربیان) دارد.
  7. حفظ کرامت نفس، تأمین امنیت روانی و ایجاد فضای صمیمی، پرامید با نشاط بین متربی و مربی.
  8. تفکر، استنباط و نتیجه گیری ( عقل ورزی ) و رد رویکرد انبوه سازی مفاهیم در ذهن متربی.
  9. استفاده از بیان غیرمستقیم در آموزش مفاهیم دینی و اخلاقی.
  10. مرتبط کردن آموزش با زندگی روزمره.
  11. تقدم مصالح تربیتی بر منافع اقتصادی.
  12. توجه متعادل و متوازن به عرصههای هفتگانهی علم از نگاه مرکز.
  13. توجه به تفاوتهای فردی و تنوع علایق و استعدادهای متربیان و توجه به تواناییها و محدودیتهای رشد متربیان.
  14. توجه به نگاه زیبایی شناختی در تمام فعالیتهای مرکز.
  15. توجه به میراث ادبیات فارسی در جهت انتقال ارزشهای اصیل اخلاقی.
  16. توجه به میراث ارزشمند فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و تقویت روحیهی حماسی ملی در راستای ایجاد هویت مشترک اسلامی و ایرانی.
  17. توجه به اصالت مصونیت بر محدودیت و نیز توجه به تقدم رفع بر دفع رذائل.
  18. حرکت از اجبار برنامهای به انتخاب فردی.
  19. حرکت از نتیجه گرائی به تکلیف مداری.
  20. در گفتارِ متربی، اصل بر صِحت کلام اوست.(اصل برائت).
 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا